چرا ساخت یک سیلیکون‌ولی جدید بسیار دشوار است؟

سیلیکون‌ولی رویای سیاستگذاران است. آن ها آرزو دارند بتوانند یک سیلیکون ولی جدید بسازند. تجربه پارک پردیس در ایران یا بسیاری از تجربه‌ها در جهان و حتی خود ایالات. متحده آمریکا نشان می‌دهد این کار بسیار بسیار دشوار است. در واقع بسیاری از تلاش‌ها اصلا نمی توانند یک هاب یا قطب را شکل دهند، از سویی حتی اگر موفق شوند‌، نمی‌توانند رشد کنند و در حد یک خوشه تغذیه کننده می‌مانند.

سیلیکون ولی نماد دنیای نسل جدید است. نمی‌توان در مورد کسب و کارها و شکل جدید اقتصاد صحبت کرد و بخشی از صحبت به سیلیکون ولی مربوط نباشد. سیلیکون ولی رویای بسیاری از استارتاپ حوزه فناوری‌های پیشرفته و فناوری اطلاعات و ارتباطات است. همه دوست دارند آنجا باشند. اما چرا شکل‌گیری یک سیلیکون‌ولی جدید بسیار سخت است؟ در این یادداشت به بررسی موضوع هاب‌ها و یا قطب‌های فناوری‌های پیشرفته می‌پردازم.

مروری بر مفهوم خوشه صنعتی.

در دنیای امروز خوشه‌های صنعتی نقش بسیار مهمی دارند. بخواهیم واقع بین باشیم، هنگامی که به صنایع و شرکت‌های بزرگ در هر حوزه‌ای در سطح جهانی نگاهی می‌اندازیم، آن‌ها را در یک خوشه صنعتی پیدا می‌کنیم. به زبان ساده، خوشه صنعتی یک مجموعه از کسب وکارها و بنگاه‌های اقتصادی است که در یک منطقه جغرافیایی در کنار هم فعالیت می‌کنند و حوزه فعالیت آن‌ها به هم نزدیک است. بسیاری از آن‌ها رقیب هستند و بسیاری نیز همکار و در یک زنجیره تامین قرار دارند.( یک منبع مناسب برای آشنایی با مفهوم خوشه‌های صنعتی گزارش اتاق ایران با عنوان «اقتصاد به زبان ساده؛ خوشه صنعتی» است.)

برای درک بهتر مفهوم خوشه صنعتی باید به دو نکته توجه کرد:

نخست مسئله نزدیکی جغرافیایی است. بسیاری شاید این باور را داشته‌باشند که در دنیای جدید تولید جهانی مسئله جغرافیا اهمیت ندارد. حالا کارخانه‌ها و شرکت‌ها می‌توانند محصولات مورد نیاز خود را از هرجای جهان تهیه‌کنند و به هرجای جهان که می‌خواهند ارسال کنند. اما همچنان مهم است کارخانه شما در کجا قرار دارد. شاید بتوانید در هر محیطی کارخانه را تاسیس کنید، اما هنگامی که شما در یک خوشه صنعتی قرار می‌گیرید مزایای بیشتری دریافت می‌کنید.

دوم این که باید حوزه فعالیت شرکت‌ها به هم شبیه باشد. در واقع هر شهرک صنعتی و هر منطقه ویژه اقتصادی یک خوشه صنعتی نیست. زمانی می‌توانیم یک شهرک صنعتی را یک خوشه اقتصادی بدانیم که شرکت‌های حاضر در آن در یک حوزه فعال باشند که این نزدیکی آن‌ها سبب شود هم افزایی بیشتری شکل بگیرد. بودن یک کارخانه مواد غذایی و یک کارخانه خودروسازی در کنار هم یک خوشه صنعتی را شکل نمی‌دهد. اما یک خودروساز و یک قطعه ساز در کنار یک دیگر می‌توانند بسیار سازنده‌تر باشند زیرا در یک خوشه قرار می‌گیرند.

برای مثال اردکان یک خوشه صنعتی در حوزه کاشی و سرامیک است. سیرجان را می‌توان یک خوشه صنعتی در تولید سنگ‌آهن و مواد معدنی فولادی و فولاد در نظر گرفت و یافت آباد تهران هم یک خوشه صنعتی برای صنعت مبلمان.  امروزه در بسیاری از حوزه‌ها یک خوشه صنعتی می‌توانیم پیدا کنیم. سیلیکون ولی هم تنها یک خوشه صنعتی برای صنعت IT است.

سیلیکون ولی یک خوشه صنعتی ساده است.

هنگامی که بخواهیم در مورد صنعت فناوری‌های پیشرفته و حوزه دیجیتال یک خوشه صنعتی نام ببریم، بدون شک سیلیکون ولی اولین نام است. سیلیکون ولی همراه با ظهور این صنعت شکل گرفت و همراه با تکامل صنعت تکامل یافت. منطقه‌ای که شاید حالا آرزوی بسیاری از سیاستگذاران جهانی باشند و به دنبال آن باشند که یک سیلیکون ولی در منطقه خود بسازند. از همین رو هست که هم در سطح داخلی و هم در سطح جهانی تلاش‌های بسیاری برای ساختن یک سیلیکون ولی جدید را شاهد هستیم. تلاش‌هایی که بسیاری از آن‌ها به شکست منتهی می‌شوند.

پارک فناوری پردیس قرار بود سیلیکون‌ولی ایران باشد. در سراسر جهان چنین تلاش‌هایی وجود دارد. حتی خود ایالات متحده نیز در تلاش برای تکرار تجربه موفق سیلیکون ولی است. برای مثال «ساحل سیلیکون» در لس آنجلس، «تپه‌های سیلیکون» در آستین تگزاس، «کوچه سیلیکون» در نیویورک و بسیار تلاش های دیگر. بسیاری از این تلاش‌ها شکست خورد و احتمالا بسیاری از تلاش‌های آینده نیز شکست خواهد خورد.

خوشه‌های صنعتی را نمی‌توان به زور ساخت. نمی‌توان شرکت‌ها را مجبور کرد که در جایی فعالیت کنند که صرفا یک خوشه صنعتی شکل بگیرد. بنگاه اقتصادی در جایی فعالیت می‌کنند که به نفع آن‌ها باشد. شما در یک خوشه قرار می‌گیرید که از مزایای آن منتفع شوید. مزایایی از جنس زیرساخت‌، روابط قدرتمند با تامین کننده و مشتریان‌‌، دسترسی به مهارت‌ها و نیروی کار‌‌‌‌‌‌‌‌‌ و …

امروزه بسیاری از خوشه‌های صنعتی موجود در ایران شاید بدون آنکه خود سیاستگذار با مفهوم خوشه صنعتی شکل بگیرد‌‌، به صورت طبیعی شکل گرفته است و سال‌های زیادی نیز زمان برده است تا این خوشه‌ها تکامل یابند. اما در حوزه‌های پر زرق و برق فناوری‌های پیشرفته و فناوری اطلاعات و ارتباطات قضیه متفاوت‌تر است.

سرعت ورود این فناوری و کسب و کارهای این حوزه چنان سریع بوده است که امکان شکل‌گیری خوشه‌ها برای آن وجود نداشته است. به همین خاطر به دنبال ساخت این خوشه‌ها هستیم و تنها راهی هم که به ذهن سیاست گذار می‌رسد اختصاص یک زمین یا فضای بزرگ‌، ایجاد برخی زیرساخت‌های ابتدایی و اعطای برخی معافیت‌های مالیاتی و … است. و همین را پایان راه می‌داند.

چرا ساخت یک سیلیکون ولی جدید دشوار است؟

هنگامی که در مورد خوشه‌های صنعتی تولیدی صحبت می‌کنیم در مورد کارخانجاتی صحبت می‌ٰکنیم که برای خودشان هم موقعیت جغرافیایی مهم است. برای آن‌ها محل تاسیس کارخانه یعنی محل هزینه‌کرد میلیاردها سرمایه که پس از آن جابجایی آن دشوار و شاید غیر ممکن است. برای آنها نزدیکی به تامین کننده و مشتری اهمیت بسیار دارد و موارد بسیار دیگر

اما هنگامی که در مورد فناوری اطلاعات و ارتباطات و یا به صورت کلی‌تر ( که شاید توصیف دقیقی نباشد) استارتاپ‌‌ها و شرکت‌های نرم افزاری و اینترنتی و …صحبت می‌کنیم، در مورد شرکت‌هایی صحبت می‌کنیم که به محل جغرافیایی خود میخ نشده‌اند. در واقع منابع اصلی این شرکت‌ها امکانات و سیستم ‌های تولیدی و … نیست. مهمترین منابع آن‌ها نیروی انسانی متخصص و روابط با سرمایه گذار و مشتری و … است.

اما استارتاپ‌ها به کجا می‌روند؟

جواب کوتاه و واضح است. جایی که مزایای بیشتری برای آنان دارد، یعنی یک هاب(قطب) بزرگتر و بهتر. به این مسئله قدرت مکش هاب بزرگتر می‌گویند. در واقع رویای بسیاری از این استارتاپ‌ها و شرکت‌ها حتی در هنگامی که در خوشه شما در حال رشد هستند این است که به یک هاب بزرگتر بروند تا آنجا بیشتر رشد کنند. در این شرایط، هاب‌های کوچک در نقش یک خوشه تغذیه‌کننده برای خوشه بزرگتر ظاهر می‌شوند.

خوشه تغذیه‌کننده زمان و انرژی و منابع خود را مصرف می‌کند و نهایتا هنگامی که زمان آن فرابرسد‌‌، استارتاپ‌ها آن را به مقصد یک خوشه بزرگتر رها می‌کنند. به همین خاطر است که بسیاری از تلاش ها برای شکل دادن یک سیلیکون ولی جدید در ایالات متحده نیز شکست خورده است. زیرا سیلیکون ولی مقصد رویایی همه شرکت‌ها و استارتاپ‌ها است.

از همین رو سیلیکون‌ولی روز به روز بزرگتر و سایر هاب‌ها یا کاملاً شکست می‌خورند یا در حد یک هاب تغذیه کننده می‌مانند.

در ایران نیز مسئله همین است. شاید اگر برخی ابزارهای سیاستی که تنها به سبب تنبلی سیاست گذار به وجود آمده‌اند(نظیر معافیت مالیاتی و یا فضای ارزان و  ….) وجود نداشت، بسیاری از پارک‌ها و حتی پارک پردیس ظرف چند سال بخش عمده‌ای از شرکت‌هایشان را از دست می‌دادند. زیرا بسیاری از این مکان‌ها اصلا تبدیل به خوشه صنعتی و یا یک هاب هم نشده‌اند.

اما حتی اگر به یک هاب موفق تبدیل شده باشند. همه آن‌ها نمی‌توانند رشد کنند. زیرا یک خوشه بالاخره بهتر از سایر خوشه ها می‌گردد و مقصد رویایی استارتاپ‌های ایرانی خواهد شد. محدودیت‌های ایران سبب شده است که امکان مهاجرت یک استارتاپ به سیلیکون ولی و … چندان ساده نباشد. اما تنها به استارتاپ ویزاها توجه کنید تا ببینید که وضعیت چگونه است.

استارتاپ حق دارد که بخواهد در بهترین محیط ممکن فعالیت کند تا رشد کنند. از همین رو نمی‌توانید آن‌ها را به هاب‌هایی که می‌سازید و به پارک پردیس‌ها و … قفل کنید. سیاستگذار اگر می‌خواهد واقعا یک هاب فناوری پیشرفته ایجاد کنند اول باید بیش از نوک دماغش (معافیت مالیاتی و …) نگاه کند و ثانیا بدارند که هرچقدر هم که بسازد، باز یک مکش از هاب بزرگتر وجود دارد.

شاید بهتر باشد به‌جای آن‌ که به دنبال یک کپی از سیلیکون ولی باشیم‌‌، بر اساس شرایط خود به حمایت از شرکت‌ها و استارتاپ‌ها و … بپردازیم.

اما چگونه می‌توان نتایج بهتر گرفت و هزینه‌ها را صرف الگوبرداری‌های پر ریسک نکرد؟

نخست باید در نظر گرفت که هیچ اکوسیستمی به زور شکل نمی‌گیرد. حتی اگر هم شکل بگیرد پایدار نخواهد بود (برای درک بهتر پایداری فقط به بحث کارخانه نوآوری آزادی و چالش‌های مجموعه و مالک توجه کنید).

دومین مورد توجه به معنای درست استارتاپ است. به صورت کلی اکثر تلاش‌های ما در ساخت یک هاب برای استارتاپ‌ها بوده است‌‌، نه یک هاب یا خوشه برای شرکت‌ها و استارتاپ‌های یک صنعت خاص. گویی برای ما و برای سیاستگذار اصلا این مسئله اهمیت ندارد که این استارتاپ در حوزه زیست فناوری فعالیت می‌کند یا معدن یا تجارت دیجیتال. در واقع هدف این است که هر چیزی که آن استارتاپ می‌گویم، صرف نظر از حوزه فعالیتش‌، باید در کنار هم باشند. شاید بهتر باشد یک خوشه برای سلامت و استارتاپ‌ها و شرکت‌های فعال در آن حوزه شکل گیرد و خوشه‌ای دیگر برای حوزه‌ای دیگر و …

در این شرایط است که احتمالا هم می‌توانیم یک خوشه صنعتی (نزدیکی جغرافیایی و مشابهت حوزه فعالیت) بسازیم و هم تعداد آن‌ها بیشتر از یک باشد و قدرت مکش هاب بزرگتر مانع از رشد سایر هاب‌ها نشود.

 

 

 

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *