تعهد نامه

“اگر احساس می کنید که اقتصاد مهمتر از محیط زیست است نفستان را حبس کنید و پول هایتان را بشمرید .”

این نوشته بیشتر از یک یادداشت یک تعهدنامه است برای خودم که به عنوان “یک نفر” برای محیط زیست مفید باشم .

این روزها دیگر برای حرف زدن درمورد بحران های محیط زیستی پیش رو بسیار دیر است . دیگر زمان کافی برای حرف زدن در مورد ایران بدون آب ،ایران پر از زباله و شهرهای پر از آلودگی نداریم و بحرانی پیش روی ما نیست بلکه ما همین الآن در وسط یک بحران بزرگ هستیم ، این روزها هوای تهران یک سم خالص است ،اهواز زیر غبار مدفون شده ،جنگل ها هر روز کوچکتر می شوند و سد هایمان هم خالی از آب هستند.

سال ها پیش می گفتند آب را درست مصرف کنید تا برای نسل آینده هم باقی بماند ،اما حالا ما تبدیل به همان نسلی شده ایم که آبی برایمان نمانده و آنچه هم که مانده تا سال های دیگر نخواهد بود . ما نسل آخر هستیم .

 

نسلی که خشک شدن دریاچه ی ارومیه هر روز دارد زندگی  میلیون ها نفرش را در غرب کشور تهدید می کند ، گرد وغبار راه گلوی خوزستانی ها را بسته است ،بی آبی  در بسیاری از استان ها به سطح کاملا بحرانی رسیده و هزاران معضل دیگر

مقابله با همه ی این مشکلات یک سیاست گذاری کلان می طلبد که برای آن تمام مسئولین و مردم باید آستین بالا بزنند اما در وسط این بحران که بسیاری از مسئولین هنوز به فکر مقابله با دشمن های خارج از مرز هستند و درکی از قدرت این دشمن داخلی ندارند من به عنوان “یک نفر” میخواهم تلاش کنم تا بتوانم زنده بمانم ، تلاش برای بقا

من به عنوان “یک نفر” نمیتوانم دریاچه ی ارومیه را احیا کنم ،نمی توانم هدررفت آب در بخش کشاورزی را اصلاح کنم ،نمی توانم لوله های فرسوده آب در شهرها را عوض کنم ،نمی توانم مراکز صنعتی آلاینده را تغییر دهم اما میتوانم به سهم خودم ،برای رهایی از عذاب وجدان خودم کاری کنم ،یک قدم کوچک و اگر هشتاد میلیون از این “یک نفر” ها تلاش کنند شاید بتوانیم یکی دو سال برای خودمان زمان بخریم .

میخواهم بعضی از بخش های قابل تغییر که می توانیم آن هارا ما “یک نفر ” ها تغییر دهیم بازگو کنم و متعهد شوم که این تغییرات را در سبک زندگی خودم ایجاد کنم و امیدوارم شما هم برای حفظ جان خودتان این تغییرات را انجام دهید.

 

آب:

طبق آماری که دنیای اقتصاد در سال 94 منتشر کرده است ،هر ایرانی روزانه 204 لیتر آب آشامیدنی (شامل تجاری – صنعتی – خانگی – فضای سبز و…) مصرف می کند .

من متعهد می شودم که با صرفه جویی در مصرف آب (در هنگام حمام کردن ،مسواک،شستشو و …)10 لیتر صرفه جویی کنم .
(یک شیر آب معمولی در هنگامی که با فشار متوسط باز باشد هر ده ثانیه یک لیتر آب از آن خارج می شود پس فقط کافیست 100 ثانیه شیر آب را کمتر باز کنم )

پس از یک سال من 3650 لیتر آب صرفه جویی کرده ام که با محاسبات ساده برای 18 روز زندگی دیگر آب دارم .
حالا اگر این عدد را برای 80 میلیون ایرانی محاسبه کنیم حجم اب بدست آمده چیزی حدود 292 میلیون متر مکعب خواهد شد( جالب تر می شود  اگر بدانید که گنجایش سد کرج تنها 205 میلیون متر مکعب است)

بنزین:

طبق آمار منتشر شده در سال 2013 مصرف بنزین روزانه هر شهروند ایرانی حدود 0.9 لیتر بوده است.اگر مصرف سوخت ترکیبی خودروهای داخلی را در حدود 7 لیتر در هر صد کیلومتر در نظر بگیریم . روزانه با یک و نیم کلیومتر استفاده کمتر از خودرو 0.1 لیتر بنزین کمتری مصرف می شود . کاهش آلودگی هوا و بهبود وضعیت جسمانی حاصل پیاده روی را هم در نظر بگیرید .

من متعهد می شوم روزانه یک و نیم کلیومتر استفاده از وسیله نقلیه شخصی را کاهش بدهم (پیاده روی، دوچرخه سواری و استفاده از وسیله نقلیه عمومی)

زباله :

کاهش تولید زباله شاید به آن سادگی ها نباشد ،این روزها که هر چیزی بسته بندی شده است و خواه نا خواه زباله تولید می شود نمی شود گفت که می توان تولید زباله را به مقدار زیاد کاهش داد اما با راهکار هایی نظیر استفاده از کیسه های پارچه های به جای پلاستیکی هنگام خرید یا استفاده چند باره از کیسه های پلاستیکی ،استفاده کمتر از ظروف یک بار مصرف ،استفاده بهینه از کاغذ و … میتوان تاثیرگزار بود .

طبق آمار سرانه ی تولید زباله هر ایرانی حدود 750 گرم در روز است (خبرگزاری مهر) و من متعهد می شوم که روزانه فقط 3 گرم زباله ی کمتری تولید کنم که در سال 1 کیلوگرم می شود.
با محاسبه ی این مقدار برای جمعیت ایران می توان سالانه 80 هزار تن زباله ی کمتری تولید کرد.

اما علاوه بر کاهش تولید زباله ،متعهد می شوم زباله هایم را تا حد امکان تفکیک کنم و هیچ موقع زباله ای را بر روی زمین نریزم و یک روز از سال را به جمع آوری زباله های طبیعت اختصاص دهم.

برق:

چند سال پیش در تابستان مصرف برق به حدی بود که در حدود یک ماه(تا آنجا که در خاطرم مانده) روزانه 2 ساعت برق قسمتی از شهر را قطع می کردند ،قطع بودن برق در گرمای تابستان در استان کرمان و نبود کولر و از کار افتادن وسایل دیگر به اندازه کافی برای من کمبود برق و نیاز به صرفه جویی را فهماند.
برقی که برای تولید آن هم آب مصرف می شود هم سوخت و آلودگی بسیاری را منجر می شود ،برقی که با زدن یک کلید می تواند قطع و وصل شود ،پس چرا در مواقعی که نیاز نداریم زحمت فشار دادن یک کلید را به خودمان نمی دهیم ؟
همیشه و همه جا صحبت از سرانه مصرف برق چند برابری ایرانیان نسبت به میانگین جهانی است ، کوچکترین وسایل الکترونیکی و کوچترین لامپ ها هم وقتی به میزان آن ها در جامعه دقت شود حکایت از مصرف حیرت آور برق می کند .
برای صرفه جویی در مصرف برق نیازی به هیچ محاسبه و بازی با اعداد و ارقام نیست و فقط چندین ثانیه وقت می خواهد
من متعهد می شوم از این به بعد تمام تلاشم را برای صرفه جویی در مصرف برق (خاموش کردن لامپ اضافه ،تعویض لامپ های معمولی با کم مصرف ،استفاده کمتر از هیتر برقی و …) کرده و به دیگران هم در هنگام استفاده بی رویه از برق تذکر دهم .

 

من متعهد می شوم که برای حفظ جان خودم در برابر همه ی مشکلات زیست محیطی به عنوان “یک نفر” تلاش کنم و دوست دارم هر کس دیگری که با من هم عقیده است که میتوان کاری کرد نیز با من همراه باشد و به سهم خودش در این راه تلاش کند
شاید روزی با همراهی من و تو مسئولین نیز متوجه آنچه که جدی ترین خطر برای این کشوراست شوند و کاری از پیش گیرند.

محمد جواد جاویدی

 

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *