چند سال پیش اگر مسئله ای برایم پیش می آمد ،من بودم و یک گوگل و در برابرم صد ها صفحه و یادداشت که هرکدام به نوعی جواب سوال من بودند ،به زبان فارسی،ساده و بی آلایش . با این که در این سال ها تعداد کاربران اینترنت در ایران بسیار بیشتر شده است اما این روز ها برای بعضی سوالاتم اصلا جواب منطقی پیدا نمی شود و نتیجه ی جستجو به زبان فارسی در گوگل به چندین سایت پر بازدید که فقط تگ های مشابه گذاشته اند ختم می شود ، در نهایت من هستم که باید حالا انگلیسی جستجو کنم تا بتوانم یادداشتی مناسب را پیدا کنم .تازه اگر موضوعم مفهوم بین المللی داشته باشد و محدود به فرهنگ و زبان فارسی یا اتفاقات کم اهمیت ایرانی نباشد و حداقل انگلیسی زبان ها در مورد آن چیزی نوشته باشند .شکی نیست که شما هم این تجربه را دارید ،حتما خودتان بار ها گفته یا شنیده اید که “انگلیسی سرچ کن بهتر پیدا میکنه.” اما چه اتفاقی بر سر وب فارسی آمده است؟
در سال های قبل ،اوج حضور وبلاگنویس ها در فضای وب بود.آنان سعی در نوشتن احساسات ،خاطرات و تجربیات خود با لحن ها و سبک های مختلف در وبلاگ هایشان داشتند ، اگر بخواهیم تعداد وبلاگ نویسان آن روز هارا فقط و فقط “ده هزار” نفر در نظر بگیریم و همینطور آن ها هر هفته فقط “یک صفحه” در وبلاگشان می نوشتند به عددی نزدیک به نیم میلیون صفحه محتوای فارسی در سال می رسیدیم ،و اگر فقط 5″ درصد” از این یادداشت هارا محتوای مفید بگیریم ، 25 هزار صفحه ،محتوای مفید به زبان فارسی تولید می شد. که من خیلی بی رحمانه آمار را بد تغییر دادم تا حداقل ماجرا را ببینیم.
شاید 25 هزار صفحه اصلا زیاد نباشد ،اما چون این یادداشت ها اکثرا به موضوعات روز ،و در اکثر مواقع بدون اعمال نفوذ صاحب قدرتی (سیاسی،فرهنگی،اقتصادی و …) ایجاد می شوند ، می توان به آن ها لقب محتوای مفید واقعی را داد .محتوایی که برای دسترسی به آن ها ،نیاز به داشتن اپلیکیشن خاص ،یا عضویت در شبکه ای اجتماعی نبود و به راحتی با جستجویی در گوگل می توان آن هارا پیدا کرد ،و همینطور استفاده از لینک ها و پیوند ها در متن یادداشت ها و در صفحات وبلاگ ها باعث باز شدن پنجره هایی تازه به روی شما می شد تا در این دریای عظیم از اطلاعات غرق شوید ، و از این تار به آن تار بروید بدون آن که به محدودیتی برخورد کنید. که همان مفهوم شبکه ای بودن اینترنت را برای ما نمایان می کند .
اما در سال های اخیر که تعداد کاربران اینترنت ، پهنای پوشش اینترنت و سرعت اینترنت افزایش یافته است ،چرا به همان میزان ،محتواهای فارسی زیاد تر نشده اند؟
شاید کلیشه ای باشئ که بخواهم به تنبل شدن کاربران اینترنت نسبت به خواندن یا نوشتن مطالب و یادداشت ها بگویم ،دیگر برای همه آشکارا قابل مشاهده است که افراد دیگر تمایلی به خواندن یادداشت ها و مقاله ها ندارند،بیشتر به دنبال تصاویر و ویدیو ها هستند و به صورت کلی شوق و تمایلی هم به تولید محتوا ندارند.
حکایت”دیگران کاشتند و ماخوردیم ،ما بکاریم و دیگران بخورند” شاید این روزها دیگر در وب فارسی کاربردی نداشته باشد،اکثریت مردم مصرف کننده ی دیتاهای چند سایت بزرگ و خواننده ی یادداشت های اکثرا غیر مفید کانال های تلگرامی و صفحات اینستاگرام شده اند و این در نهایت منجر به پایانی دردناک برای اطلاعات خواهد شد.
حالا اگر هم تمام مطالب کانال های تلگرامی و … را محتوای مفید در نظر بگیریم ،آیا آن ها می توانند جایگزین وبلاگ ها شوند یا خیر؟
بحث را با بیان ویژگی های مثبت کانال های تلگرامی و پیج های اینستاگرامی شروع می کنم .
اگر شما نویسنده ای باشید ،برای رساندن مطالباتان به گوش مخاطب هایتان ،استفاده از این شبکه ها به شدت میتواند به شما کمک کند . کافیست مخاطبان شما در چنل شما عضو شوند و به این ترتیب هر لحظه ای که یادداشت هایتان را منتشر می کنید ،خود یادداشت به سوی مخاطب می رود و دیگر نیازی نیست که مخاطب به سراغ نوشته هایتان بیاید .سریعترین راه انتشار بی شک همین کانال های تلگرام است.
ویژگی دوم ،قابلیت انتشار بسیار بالای این یادداشت است که با فرستادن آن ها در گروه ها میتواند در چند دقیقه هزاران هزار بار دیده شود ؛اتفاقی که در وبلاگ ها اصلا به این سادگی نبود.
و نکته ای که قابل توجه است ،آپشن هایی نظیر لایک در شبکه های اجتماعی و مشاهده تعداد “دیده شدن ” های مطالب شما در کانال ها ،نوعی ابزار برای نشان دادن محبوبیت نوشته شما است . اما باید حواسمان باشد که تعداد “seen”در پایان یادداشت شما ،تعداد دفعات خوانده شدن را نشان نمی دهد ،بلکه میگوید که یادداشت شما در تلفن همراه این تعداد کاربر باز شده است
این ها شاید بهترین ویژگی هایی است که میتوان برای این شبکه های اجتماعی نام برد که کمبود آن ها در سبک کلاسیک وبلاگنویسی به شدت احساس می شود.
اما آیا در کنار این منفعت ها ،آسیبی هم وجود دارد؟
اگر بخواهم جدی ترین مشکل استفاده از تلگرام برای انتشار مطالب را بیان کنم ، میگویم “پیداکردن مطالب” سخت است ،با این که مطالب در تلگرام و اینستاگرام سریعتر به دست مخاطب می رسد اما اگر شما بخواهید مطلب مورد نظرتان را پیدا کنید چه؟
باید از اطرافیان در مورد کانال ها بپرسید و اگر کانالی را در زمینه مورد نیازتان بشناسند و معرفی کنند می توانید وارد آن شوید و بعد با گشت و گذار داخل آن به آن چه میخواهید برسید ،تلگرام از قابلیت یک سرچ قدرتمند بی بهره است و این سبب می شود که اگر پس از گذشت مدتی ،بخواهید دنبال یک یادداشت باشید باید وقت زیاد تری را صرف پیدا کردن آن کنید ،
مورد بعدی عدم توانایی لینک دادن در این شبکه هاست ،برای مثال شما در صفحات وب می توانید هر موقع که خواستید از لینک ها استفاده کنید و مخاطب هایتان را به سمت مرجع ها و توضیحات و صفحات دیگر بکشانید ،در حالی که در تلگرام لینک ها فقط شامل آدرس ها می شود و استفاده از آن ها دارای محدودیت زیادی است و از لحاظ کاربردی نیز ،بسیار در وضعیت بدی قرار دارند ،در این کانال ها شما با متنی تقریبا تنها و ایزوله سروکار دارید .
محدودیت نوشتار در این کانال ها بسیار زیاد است ،برای مثال برای نوشتن یادداشت های طولانی نیاز دارید که در چند قسمت آن هارا ارسال کنید که این گسستگی آسیب زیادی به محتوا خواهد زد و علاوه بر آن اگر یادداشت های شما دارای چندین عکس و نمودار و .. باشد اصلا نمیتوانید از این راه برای انتشار قاعده مند آن ها استفاده کنید.
و تمام مشکلات بالا تازه هنگامی است که مخاطب شما در تلگرام باشد ، و اگر در این شبکه عضویت نداشته باشد .دیگر هیچ راهی وجود ندارد
مشکلات و موانعی که ذکر کردم ،باعث می شود که من به محتواهای مفید که در تلگرام و گاهی در اینستاگرام منتشر می شود ،لقب “محتوای زندانی “را بدهم .آن ها در زندانی بزرگ هستند ،که برای رسیدن به آن ها باید به زندان برویم
در عوض همانطور که در ابتدای متن ،در مورد وبلاگ ها گفتم برای دسترسی به یادداشت های درون آن ها نیاز به عضویت در هیچ شبکه ای را نداریم ،و دسترسی به اینترنت و جستجویی در یک موتور جستجو مارا به آن ها خواهد رساند ،که می توان به آن ها گفت “محتوای آزاد”.
آن چه که اساس شبکه جهانی وب است ،همان محتوای آزاد است ،اساس وب این است که مانعی بر سر شما برای رسیدن به مطالب نباشد اما حالا اصرار کاربران به انتشار یادداشت هایشان در تلگرام سبب کاهش شدید محتوای فارسی در فضای وب و نتایج موتور های جستجو شده است ،کیفیت پایین صفحات ویکی پدیای فارسی نشان دهنده ی این اتفاق است.
اما باید بپذیریم که محتوای زندانی ،به خاطر بعضی از ویژگی هایشان بسیار مناسب است و نباید یک طرفه به قاضی برویم و بگوییم که به دلیل آن که به سمت نوشتن در تلگرام رفتیم ،فضای وب فارسی را کمرنگ کردیم ،به هر حال سرویس های وبلاگ نویسی این روز ها دیگر کارایی لازم را ندارند،باید شاهد نوآوری و به وجود آمدن نسل جدید و هوشمند تر وبلاگ ها باشیم که مشکلات آن ها را حل کند ، شاید بشود گفت ترکیبی از شبکه های اجتماعی و وبلاگ های قدیمی .
به هر حال آن چه که به معنای کلاسیک وبلاگنویسی می شناسیم این روز ها جوابگو نیست
اما نباید تسلیم شد،هنوز هم میتوان هوای وب فارسی را داشت ،راهکار ساده این است که مطالبمان را در وبلاگ وبلاگ ها و بخشی از آن ها(در صورت امکان از لحاظ ساختار متن ) در کانال ها قرار دهیم ،این کار توسط بسیاری در ایران انجام می شود که همین پیوند بین شبکه های اجتماعی و وبلاگ ها، به هر دوی سرویس ها(هم کانال تلگرام و هم وبلاگشان) اعتبار و مخاطبان بیشتری داده است.
به هرحال استفاده تنها از وبلاگ ها و همچنین از شبکه های اجتماعی برای انتشار محتوا پایان خوشی نخواهد داشت. یکی محتوارا زندانی و یکی افراد را خسته خواهد کرد.
این یکی از اصلی ترین دلایلی است که این روز ها دیگران و بار ها تشویق به انتشار مطالبشان در وبلاگ ها میکنم .